در مصاحبه با دامپزشک حیاتوحش، دکتر ایمان معماریان، وهمن دانستههای ارزشمندی را برای شما گردآورده که در این نوشتار به آنها میپردازیم:
حیوان اگزوتیک به چه حیوانی گفته میشود؟
واژه حیوانات اگزوتیک (Exotic Animals) را به فارسی با نامهای حیوانات خاص یا غیرمعمول میشناسیم. این نام ممکن است ما را دچار اشتباه کند، چراکه حیوانات بسیاری در زمره غیرمعمول قرار میگیرند. از حیاتوحش، حیوانات خانگی تا حتی برخی از حیوانات اهلی که به صورت معمول نیستند و ما کمتر مشاهده میکنیم در این دستهبندی بزرگ جا میگیرند.
اما وقتی از واژه اگزوتیک پت (Exotic Pet) استفاده میکنیم و به فارسی به آن حیوانات خانگی غیرمعمول میگوییم، شامل شرایط و ضوابط خاصی میشود که نخست این حیوانات باید در زمره حیوانات خانگی قرار بگیرند و همچنین برخلاف حیوانات خانگی معمول مانند سگ، گربه و ... که به شکل روتین در کنار انسان نگهداری میشوند، این حیوانات از نظر آماری محدود هستند. این حیوان خانگی غیرمعمول میتواند پرنده، خزنده، جونده، دوزیست، پستاندار و یا حتی از بندپایان باشد.
چه حیوانی خانگی است؟ یا بهتر بگوییم شروط حیوان خانگی بودن چیست؟
یکی از مهمترین شروط برای یک حیوان خانگی این است که بیماریهای مشترک با انسان (بیماریهای مشترک یا زئونوز) قابل پیشگیری، کنترل و درمان باشد و وقتی به عنوان حیوان همراه (Companion animal) در کنار انسان یا خانه حضور دارند با رعایت اصول مراقبت صحیح، غذای مناسب و خدمات درمانی (مانند برنامه واکسیناسیون منظم و درمان پادکرمی (ضد انگلی)) امکان انتقال بیماری به آنها وجود نداشته باشد و برای افرادی که از آنها نگهداری میکنند و همچنین جامعه انسانی تهدید سلامتی نداشته باشد.
از شروط دیگر میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- این حیوانات به هیچ عنوان نباید از طبیعت برداشته شوند و یا حتی امکان برداشت آنها از طبیعت نباشد. به عنوان مثال گونههای بومی کشور هیچ وقت جزو حیوانات خانگی نیستند، حیواناتی که امکان تفکیک منشأ آنها نیست (تفکیک بین تکثیر در اسارت یا برداشت از طبیعت) حیوان خانگی نیستند.
- حیوان خانگی نباید قابلیت تبدیلشدن به گونه مهاجم را داشته باشد. برای مثال اگر گونهای از حیاتوحش یک منطقه با ورود به منطقه جدید، امکان رهاسازی در طبیعت وجود داشته باشد و در آنجا تبدیل به گونه مهاجم گردد، به هیچ عنوان نباید به عنوان حیوان خانگی شناخته شود.
- باید امکان فراهم نمودن رفاه آن گونه در شرایطی که در کنار انسان یا همراه انسان زندگی میکند وجود داشته باشد.
نکته مهم: حیواناتی که جزو گونههای حیاتوحش هستند مسلماً نمیتوانند حیوان خانگی تلقی شوند. چراکه این رویداد باعث افزایش برداشت آنها از طبیعت و آسیب جدی به طبیعت خواهد شد. شوربختانه در کشور ما گونههای زیادی تجربه این رویداد غم انگیز را داشته اند. گونههایی مثل سنجاب ایرانی (Persian squirrel)، سمندر لرستانی (Neurergus kaiseri)، خارپشت گوشبلند (Long-eared hedgehog)، برخی از گونههای مار مثل چلیپر (Natrix tessellata) و گونههای مختلفی از پرندگان که از طبیعت شکار میشوند از جمله پرندگان شکاری، پرندگان دانهخوار و حشرهخوار که هیچ کدام از این حیوانات در زمره حیوان خانگی قرار نمیگیرند.
سمندر لرستانی
چرا نگهداری از این حیوانات رونق پیدا کرده است؟
۲ دلیل عمده در این موضوع نقشآفرینی میکند:
- سازمان متولی (سازمان حفاظت محیطزیست)، به این تهدید بیتوجهی کرده است و با وجود داشتن قوانین هرچند غیربازدارنده و ناقص، توان یا اهمییت چندانی برای مقابله با این موضوع قائل نبودند. مثلاً بر اساس قانون، امکان نگهداری از حیوانات حیاتوحش بومی توسط افراد عادی وجود ندارد.
- سازمان دامپزشکی و نظام دامپزشکی کشور، هیچگونه اطلاع و دانشی درباره اینکه نگهداری از این حیوانات به عنوان حیوانات خانگی چقدر میتواند آسیب زننده باشد ندارند. چراکه در دروس دوره دکتری دامپزشکی چیزی با این عنوان گنجانده نشده است. در مورد حیاتوحش و لزوم حفاظت از آن، گونه بومی یا غیربومی و اندمیک یا غیراندمیک توضیحی داده نمیشود. گاهی دیده میشود برخی همکاران دامپزشک بهواسطه سودجویی یا عدم آگاهی نگهداری از این حیوانات را تبلیغ یا ترویج میکنند و وقتی این اشتباه به آنها گوشزد میشود توجیهشان این است که وظیفه ما کمک به حیوانات بیمار است و در هر شرایطی به آنها کمک میکنیم و به عبارتی برای ما اهمییتی ندارد که این حیوان از طبیعت قاچاق شدهاست یا نه و ...
در پاسخ به این دامپزشکان دکتر معماریان اینگونه گفتند که:
اولاً خودشان هم میدانند و همه ما میدانیم که دانش این کار در بیشتر دامپزشکان وجود ندارد که بخواهند یک حیوانی که حتی دقیقاً نمیدانند چه گونهای است را درمان و به قول خودشان به آن حیوان کمک کنند.
دوماً مسلماً وقتی دامپزشک هزینهای را دریافت کند از فردی که قاچاقچی، متخلف یا در خوشبینانهترین حالت ناآگاه است و یک حیوان را از طبیعت دزدیده و نگهداری میکند یا از یک قاچاقچی خریده و باعث رونق قاچاق و خرید و فروش حیوانات حیاتوحش شده است و کمک به نگهداری یا درمان آن حیوان کند و باعث شود آن فرد خطاکار بیشتر از آن حیوان نگهداری کند، در حقیقت به رونق قاچاق کمک کرده است و با پولی که دریافت میکند، حس مالکیت دربرابر آن حیوان حیاتوحش به فرد القا میکند.
توجیه دیگری که ممکن است گفته شود این است که آن فرد قصد درمان و رهاسازی حیوان در طبیعت را دارد. علم بازپروری و رهاسازی گونههای حیات وحش (Wildlife rehabilitation and release) یک موضوع بسیار پیچیده و سخت است و روزبه روز به سختی آن افزوده میگردد. اگر این کار به صورت اصولی انجام نشود این کار به ظاهر ساده میتواند بسیار خطرناک باشد و رهاسازی یک گونه حیات وحش با بیماریهایی که ما نمیدانیم یا در زیستگاهی که متعلق به آن نیست میتواند آسیب جدی به آن حیوان و یا طبیعت و حیات وحش بزند.
درمورد گونههایی که بومی کشور ما نیستند وضعیت از این هم بدتر است و گاهاً هیچ اهمییتی برای سازمان محیطزیست نداشتهاند. برای مثال از گونهای مثل طوطی خاکستری آفریقایی (African gray parrot) که به اشتباه در ایران به نام کاسکو مطرح است، نگهداری میشود. طوطی خاکستری آفریقایی، حیوان باهوشی است، جذابیتهای خاص خودش را دارد، میتواند صحبت کند و به همین خاطر خرید و فروش آن رونق فراوانی دارد و شاید از همین نظر از دید حفاظتی سازمان محیطزیست دور مانده و به هیچ عنوان اطلاع و دانشی در سازمان دامپزشکی و نظام دامپزشکی درمورد جلوگیری از رونق نگهداری این حیوان نبوده است. طبق گزارشات اتحادیه بینالمللی حفاظت از طبیعت (IUCN) و تصویب کنوانسیون بینالمللی تجارت گونههای جانوری و گیاهی وحشی در حال انقراض (CITES) در سال ۲۰۱۶ بزرگترین تهدید طوطی خاکستری آفریقایی برداشت آن از طبیعت بوده و بخاطر نگهداری به عنوان حیوان خانگی دلیل اصلی انقراض آن برخلاف سایر گونهها که از بین رفتن زیستگاه، تکه تکه شدن زیستگاه، کم شدن مواد غذایی یا چیزهای دیگر است، درمورد این حیوان برداشت آن از طبیعت به منظور نگهداری به عنوان حیوان خانگی بوده و درمورد این طوطی، هیچ وقت بین جوجههای تکثیرشده در اسارت یا گونههای برداشت شده از طبیعت قابلیت تفکیک وجود ندارد و مسلماً چون برداشت از طبیعت ارزانتر و آسانتر است، برداشت آنها از طبیعت رونق یافته و منجر به آسیب جمعیت و انقراض آنها شده است. دامپزشکانی که نگهداری از این حیوان را با هر توجیهی تبلیغ میکنند و یا به قاچاقچیها و متخلفها کمک میکنند، شریک در روند انقراض این گونه ارزشمند بوده و کار آنها دست کمی از کار آن قاچاقچی ندارد.
اهمییت حضور گونههای حیاتوحش در طبیعت در چیست؟ اگر نباشند اتفاقی میافتد؟!
درطول میلیونها سال تکامل گونههای مختلف حیات وحش به وجود آمدند و در یک تعادل در چرخههای زیستی زندگی میکنند. یکسری شکار (Prey) و یکسری شکارچی (Predator) هستند؛ یکسری همزیستی دارند؛ یکسری انگل هستند و ...
به واسطه حضور همه این گونهها جمعیتها کنترل میشود و حضور یک گونه بیش از حد یا کمتر از حد نمیشود چراکه در همین تعادل است که در حال زندگی هستند. هر کدام از این چرخهها که توسط یک عامل غیرطبیعی مانند انسان عوض بشود یا برداشته شود کل چرخه بهم میخورد و ممکن است جمعیت بخشی کم یا خیلی زیاد شود. و در نهایت این برهمخوردن چرخهها به ضرر انسان نیز خواهد بود. مدتهاست ایدهای داریم به عنوان سلامت واحد در کرهزمین (One World, One Health) که یعنی اگر انسان میخواهد دنیای سالم و زندگی سالمی داشته باشد، باید تلاش کند دنیا سالم باشد؛ زمین، محیط زیست، حیوانات حیات وحش، حیوانات اهلی و ... همه باید سالم باشند و چرخهها آسیب نبینند و در نهایت سلامت انسان هم تضمین میشود؛ در غیر اینصورت سلامت واحد ممکن نخواهد بود.
از اهمییت گونههای حیات وحش ایرانی چه میدانیم؟
به عنوان مثال سنجاب ایرانی در زیستگاه طبیعی خودش که جنگلهای بلوط است هم در زمستان و هم حتی در تابستان بخشی از غذای خود را ذخیره می کنند و زمین را حفاری میکنند و بعد فراموش میکنند؛ به عبارتی میکارند و با این کارشان نقش بزرگی در احیای جنگلهای بلوط (Reforestation) ایفا میکنند. آسیب دیدن آنها میتواند آسیبی جدی به اکوسیستم این بخش از طبیعت ایران وارد کند.
سنجاب ایرانی
در ضمن وقتی جابجا میشوند و به مناطق دیگری در کشور به عنوان حیوان خانگی برده میشوند و گاهی چه بسا با توصیه دامپزشک یا پشیمان شدن خود فرد در طبیعت رهاسازی میشوند در زیستگاهی که به آنها تعلق ندارد به عنوان گونه مهاجم شناخته میشوند. ما درحال حاضر در مناطق مختلف مرکزی و شمالی ایران سنجاب ایرانی را به عنوان گونه مهاجم داریم در حالی که در زیستگاه طبیعی خودش جمعیتش کاهش پیدا کرده و در این حالت به گونههای بومی از گیاهان تا حیوانات بومی در زیستگاه جدید آسیب وارد میکند چراکه متعلق به این زیستگاه نبوده است.
در شرایط کنونی وظیفه دامپزشکان چیست؟
مهمترین وظیفهای که دامپزشکان با دانش و وجدان دارند این است که در صورت مراجعه فردی با حیوان حیاتوحش، سعی کنند فردی که ارجاع داده است را درمورد اشتباهی که انجام میدهد آگاه و روشن کنند و توصیه کنند که آن فرد حیوان را به محیط زیست منطقه ارجاع دهد، به صورت خودسرانه هیچ درمانی انجام ندهند و به هیچ عنوان هزینهای دریافت نکنند.
منبع: تحریریه وهمن
دیدگاه خود را بنویسید